شاید برگ های سبز وجودمان

شاید برگ های سبز وجودمان

حقیقت اینه که یه وقتا خودمون سخت میگیریم
همه چیزو الکی سختش میکنیم به ادما سخت میگیریم برای یه چیز به نام ایده ال
ایده ال واقعیو هیچکس تعیین نکرده
فقط چیزایی که دوست داریم شده یه چیز به نام ایده ال
نه به خودمون سخت بگیریم نه به ادما
خودمون باشیم
بذاریم اگه یه روز درباره ایده ال پرسیدن بگیم
هرکس ایده ال خودشه اگه بتونیم ایده ال همو بپذیریم و ایده ال خودمون باشیم تو ایده ال ترین حالت ممکنیم
اینجا ایده الای همه پذیرفته میشه اینجا یه مکان امن و کوچیکه برای اینکه خودمون باشیم و همدیگه رو بپذیریم
امیدوارم احساس راحتی کنین

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

دومین روز از پاییز

يكشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۳۶ ب.ظ

خب امروز دومین روز از پاییزه 
فعلا اتفاق خاصی نیوفتاده البته زندگی کلا اینجوره که تو نباید منتظر اتفاق خیلی خاصی باشی و خودت باید این روتین خسته کننده رو تغییر بدی و شاید حتی خیلی توش موفق نباشی  
قرار بود بعد از اینکه درسام تموم شد نسکافه بخورمو کتاب بخونم و بعدش بشینم برای امشب یچیز بنویسم ولی خب فکر نمیکردم کارم تا الان طول بکشه   و البته که قراره بعدا کارم بیشتر از اینا طول بکشه چون امروز از صبح ازاد بودمو درسامو خوندم و احتمالا باید دور نسکافه خوردنو حالا حالاها خط بکشم 
خلاصه که داشتم میگشتم دنبال کتاب خوب و نمیدونم چقدر از نویسنده های روسی میخونین ولی همینجا میخوام بگم با تیکه کتابای داستایوفسکی کاملا جذب کتاباش شدم خیلی دوست داشتم جنایت و مکافاتو بخونم ولی متن سنگینی داشت برای همین گذاشتمش تو تعطیلات عید بخونمش ولی از یکی دیگه از کتاباش که اسمش ابله بود خوشم اومد و تصمیم گرفتم اونو اول بخونم

اینجا آدم درست بسیار کم است. 
واقعا هیچ کس نیست که قابل احترام باشد.
نمی‌دانم متوجه شده اید که انسان در عصر ما اهل راه راست نیست؟
همه می‌خواهند از راه کج به جایی برسند

این یه تیکه کوچیک ازین کتابه که منو مجبور میکنه این کتابو بخونم جالب اینجاست که داستایوفسکی نویسنده روسی از قرن ۱۹  این کتابو تو سال ۱۸۶۹ تموم کرد ولی همین یه تیکه یجوریه که انگار نه انگار بیشتر از 150 ساله که نوشته شده
به این فکر میکنم که اگه تفکرات اون زمان اون درباره ادما همچین چیزی بوده دوست دارم بدونم اگه الان زنده بود و فرصت نوشتن پیدا میکرد چی مینوشت 
ولی قسمتی که میگه واقعا هیچکس نیست که قابل احترام باشه واقعا عجیبه ما این همه داریم خودمونو میکشیم که مثلا در نظر بقیه ادم خوبی باشیم تا کجا برای بقیه خم میشیم و بهشون احترام میذاریم بذارین صادق باشم هیچکس همینجوری عاشق چشمو ابروی کسی نیست تو همینجوری بهم احترام نمیذاری و ازم توقع نداری نه؟ حداقل چیزی که ازم میخوای احترام متقابله و چی میشه اگه من اون احترامو بهت نذارم؟ خب قطعا توهم بهم احترام نمیذاری یعنی نبایدم بذاری
 پیامی که دارم میگیرم ازش یجورایی اینه که ما هیچکدوممون قابل احترام نیستیم و تنها دلیلی که داریم بهم احترام میذاریم اینه که یچیزی از هم میخوایم مقام کار پول و در کمترین حالت احترامه

از امشب شروع میکنم به خوندن این کتاب درباره تیکه های مهم و جالبش حرف میزنیم و در نهایت یه جمع بندی کلی به علاوه خود این کتاب برای اینکه شماهم بخونین

۰۲/۰۷/۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰
Melody ...

نظرات  (۱)

۰۲ مهر ۰۲ ، ۲۲:۳۸ یاسمن گلی :)
خب اگه در نهایت کتاب جذابی بود منم شروعش میکنم :دی
پاسخ:
 احتمالا تا اون موقع منم تمومش کردم چون کتابش تقریبا طولانیه نزدیک 600 صفحه داره ولی دیشب 23 صفحشو خوندم داستانش ادمو جذب میکنه تا اینجا که دوسش داشتم مهم نیست کی شروع میکنی مهم اینه که از اون کتابی که فعلا میخونی لذت ببری و یه چیز ازش یادبگیری نه اینکه همینجوری بخونی صرفا جهت اینکه خونده باشی

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
تجدید کد امنیتی