سومین روز از مهر موضوع: دنیای برنامه ریزی شده برای بدبختی
امسال واقعا سعی کردم بیشتر از قبل با بقیه صحبت کنم همیشه دوست دارم بقیه بیان سمتم ولی چی میشه اگه اوناهم مثل من بخوان اول من بیام سمتشون ؟ فکر میکنم فرصت یه تجربه خوبو از دست میدیم
جدیدا با دونفر اشنا شدم ازشون خوشم اومده کلا بچه های امسالو خیلی دوست دارم و اینکه داشتم امروز با یکیشون حرف میزدم و حرفمون از استفاده از عقل و این چیزا بود
به اینجا رسیدیم که ما ادما خیلی سالا باید از بین میرفتیم ولی انگار زنده موندیم که انگار برسیم به تهش یعنی تهش همونجاست که تو دیگه بدتر از اینی که هست نمیتونی بشی و معیار ادم بودنو فراموش کنی و شاید دلیلش اینه که ما اونجور که باید از مغزمون استفاده نمیکنیم میدونین یه عده اینجورن که انگار دارن استفاده میکنن ازش ولی هیچ استفاده ای ازش ندارن فکر میکنن زرنگ بازیه ولی حماقته خب چی میشه که تو نتونی از تمام توانایی مغزت استفاده کنی؟ نظر من اینه که جای خیلی چیزا عوض شده مثلا میدونین خیلی از مردم بیشتر به فکر پول در اوردنن نه مطالعه و بهبود خودشون و خب یجورایی حق دارن تو برات مهمه که شکمت سیر باشه تا اینکه کتاب بخونی و خب حرفم این نیست که کار اشتباهی میکنن حرفم اینه همش تقصیر دنیاعه اینکه دنیا داره یکار میکنه ما پولو خیلی چیز مهمی بدونیم و بگیم اره کل زندگیمونو باید برای پول بدوییم خونه خوب چمیدونم ماشین خوب یه زمین یه خونه دیگه یه ماشین دومی اره و شاید این پول اونجورم چیز مهمی نیست اره دنیا خیلی مهم اونو جلوه داده و هممون قبول داریم برای حداقل زنده موندن به پول نیاز داریم و خب چی میشه اگه بفهمیم همش گولمون زدن و ماهم مثل ادمای ساده گول خوردیم؟
دیشب یه دیالوگ جالب از ابله رو داشتم میخوندم
راگوژین به او اشاره کرد و رو به پرنس با لحن غصب الود گفت :
شما به من بگویید به این چه که من چه به ارث بردم
و خطاب به کارمند گفت : یه کاپک هم به تو نمیدهم حتی اگر جلوم معلق بزنی
《 معلق میزنم قربانتان معلق میزنم》
《 میبینید ؟ حتی اگر یک هفته برایم برقصی و جفتک بزنی چیزی نمیدهم》
《باشد نده نده قابلش نیستم نده ولی من برایت میرقصم جفتک هم میزنم زنم و بچه های کوچکم را میگذارم و برایت جفتک میزنم بزن تو سرم دستت را هم میبوسم》
ازین بخشش خوشم اومد و چندبار خوندمش از طرفی هم متاسف شدم میدونین انگار داره میگه که ما بجایی رسیدیم که داریم همه نوع کاری برای پول میکنیم خودمونو کوچیک میکنیم جلوی بقیه بخاطر پول البته کسی دوست نداره خودشو بخاطر چیزی که ما بهش میگیم چرک کف دست کوچیک کنه ولی خودمون که بهتر از هرکسی میدونیم چرک کف دستم یه چیز الکیه که نمیدونم کی اول گفت پول چرک کف دسته اصلا نیست
الان ممکنه فکر کنین چقد حرفای من قاتی شده من اولش مخالف پول بودم و الان باهاش موافقم این حقیقت که ما برای زنده بودن به پول نیاز داریم کاملا واضحه پس تو بهش نیاز داری ولی اگه این نیاز فقط یه جلوه الکی باشه چی؟ منظورم اینه که اره پول با ارزشه ولی اگه واقعا چیز باارزشی نباشه مثل اینکه یه تیکه سنگو ببرن به کسایی که سنگ ندیدن بگن این طلاعه و اونا این اطلاعات غلطو انتقال بدن اگر تو جامعه خیلی کسی مطالعه نداشته باشه فکر میکنه واقعا این طلایی چیزیه و این اطلاعات همینجور پخش میشن زمان هزچی بیشتر میگذره افراد بیشتری باورش میکنن درحالی که من و تو میدونیم که این فقط سنگه ولی داریم یجورایی درامد زایی میکنیم با این کارمون کسیم که اعتراضی نداره ماهم به کارمون ادامه میدیم حرفمم کل دنیاست نه فقط اینجا ته حرفم اینه که ما الان از نسل همینایی هستیم که باور کردن سنگ طلاعه ولی درواقع فقط سنگه
خیلی به این موضوع امروز فکر میکردم و امروز گفتم که بنویسمش و دوست دارم کسایی که میخونن این متنو دربارش نظر بدن درباره فکرم موافقین یا نه و چرا و اینکه چجور میتونیم این زنجیره فکر غلطو ازبین ببریم البته که به همکاری نزدیک ۸ میلیارد نفر نیازه و قطعا این خیلی سخته ولی از راه حلایی که به ذهنتون میرسه بگین تا دربارش بتونیم صحبت کنیم
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.