امروز داشتم با یکی حرف میزدم میگفت من هدفمو گم کردم
همین جمله باعث شد بخوام امشب یه چیز اینجا بنویسم شایدم براش اینو بفرستم چون وقت نشد باهم حرف بزنیم
چند وقت پیش با یه نفر درمورد هدف حرف زدیم
میگفت قبلا فکر میکردم هدفم پولدار شدنه بعد یه مدت گفتم شاید تشکیل زندگی هدفمه و بعدش هم فکر میکردم شاید معنویات هدف خوبی باشه ولی فهمیدم هیچکدوم ازینا هدف نیست هدف در واقع خود زندگی کردنه در واقع هدف اصلی از زندگی کردن چیزیه که تو میتونی خودتو بکشی ولی اینکارو نمیکنی بخاطر همون چیز و اون چیز دقیقا زندگی کردنه میخوای زنده بمونی شاید تجربه کردن دلیل خوبی برای اینه که میخوایم زندگی کنیم ولی به قول همین عزیز صرفا "بودن" هم حتی کافیه نفس کشیدن تو هوای خنک و حتی خوردن ماکارونی شاید اول حرفام خنده دار به نظر برسه ولی احمقانه بودن حرفام به این دلیله که ما این چیزارو داریم و تا الان بدون اونا زندگی نکردیم وگرنه همین نفس کشیدن خودش یه دلیله برای زنده موندن برای بودن
با حرفاش یجورایی موافق بودم ولی موقعی که حرف زدیم از طرف خودمم چند تا چیز اضافه کردم که موافقت کرد و نتیجه گیری خیلی کامل تری گرفتیم
گفتم اینایی که میگی همش درسته ولی تمام زندگی فقط به زندگی کردن خلاصه نمیشه درسته ما نمیدونیم چند دقیقه دیگه هستیم یا نه ولی اگه بودیم چی؟؟ برای همین نمیشه بدون برنامه ریزی و هدف جلو رفت ولی میشه زندگی کردنو هدف پایه قرار داد بعدش هدفای دیگه رو با توجه به اینکه میخوای چجور زندگی کنی بچینی و البته این هدفا نباید باعث بشه اون هدف اصلیتو یادت بره
مثلا همین پولدار شدن اوکی پول مهمه ولی خب تو پول در بیار که بتونی از زندگی لذت ببری نه اینکه این هدف پولدار شدن اینقدر تورو درگیر کنه که زندگی کردنو یادت بره
اونجا یا شیوه کارتو عوض کن یا کلا اون کاری که میکنیو عوض کن منظورم مول و اینا نیست فقط یه مثاله برای اینکه منظورمو بخوام برسونم
خلاصه مطلب که اشکال نداره اگه فکر میکنین هدف خاصی ندارین اون هدف مهم درواقع زندگی کردنه حواستون بهش باشه
شب بخیر